إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • «اصول اخلاقی زاییده‌ی عقل نیستند.» (دیوید هیوم)
    یکم. تئوری‌های هنجاری اخلاقی همگی در داشتن یک سودا مشترک اند و آن اینکه معیاری بدست دهند تا کنشگران بتوانند در موقعیت‌های اخلاقی عمل (رفتار) درست را انجام دهند. کانت که از امر مطلق[1] و صورت‌بندی‌های سه‌گانه آن می‌گفت، همت بسته بود تا به آدمیان بیاموزد هنگام عمل، دیگری را چون خود در نظر آورید و «آنچه بر نفس خویش مپسندی/ نیز بر نفس دیگری مپسند». فایده‌گرایی (قسمی از نتیجه‌گرایی) هم به آدمیان توصیه می‌کرد هنگام عمل چنان کنید که نتیجه رفتار منفعت همگان را به حداکثر برساند.